از دست رفته‌م
یک خط‌کش تازه برای خودم در نظر گرفتم که همچین قشنگ راه نشون میده. نه اینکه خط‌کش تازه ساخته شده باشه یا تازه دستم رسیده باشه، من تا حالا ندیده بودمش. خط‌کش قبلی خودم زحمتش زیاد بود، آدمای خیلی زیادی رو خط‌خطی کردم باهاش. آخه هیچ آدمی دقیقا اندازه‌ی خط‌کش من نمی‌شد. اذیت می‌شدم که "ای بابا! این چه وضعه؟ چرا همه کج‌وکوله‌ان؟"، الانم درسته ازش خسته شدم و می‌خوام عوضش کنم، ولی در حد یه آرمانه برام که بتونم عملیش کنم. یعنی بشه روزی که صلحم اون‌قدر گسترده بشه که بتونم بگم "انی سلم لمن سالمکم"؟ و عزمم اونقدر قوی بشه که بتونم بگم "و حرب لمن حاربکم"؟ می‌دونید تا حالا جرأت نکردم بگم "یا لیتنی کنت معکم"؟ اگه می‌بودم و می‌شد "انی حرب لمن سالمکم و سلم لمن حاربکم" چی؟ اگه همین الان همین‌طوری باشه چی؟
از دست رفتنم رو به چشم می‌بینم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها