خواب دیدم رفتم تو یکی از مناطق بحران، نمیدونم سرپل ذهاب بود یا خوزستان. بعد آقای رئیسی اومد بازدید کنه، منو دید یککاره گفت میخوام اینجا بیمارستان بسازم، میای کار کنی؟ گفتم من میخوام فقط مامای زایشگاه بشم. اونم تو یه دفتر بزرگ که داشت حکم تاسیس بیمارستان رو صادر میکرد نوشت خانم فلانی، مامای زایشگاه! من گفتم ولی من مهر و نظام و اجازهی کار ندارما! تقریبا دوید وسط حرفم و یهکم تند شد و گفت وقتی حکم قضایی باشه، دیگه مهم نیست! گفتم آهااا! حکم قضایی! بعد هم بیدار شدم.
تعبیرشم اینه که قبل خواب در مورد این چیزا فکر کردم و اون پست رو نوشتم و دیروز هم یه خانمی از آزمایشگاه اومده بود تبلیغات و پرسید که ماما هستم؟ و منم گفتم بله ولی مهر و نظام ندارم! با این حال بهم برگههای تبلیغاتی تخفیف آزمایشگاهشو داد، گفت بده به مریضات :| مریضم کجا بود عزیزم؟
درباره این سایت